نام این غذا از مرزوبوم آلمان و شهر هامبورگ گرفته گردیده است . اولین بار در این ناحیه گوشت گاو را پهن نموده و به صورت گرد در آوردند که این محصول، فراوان با استقبال مردم مواجه شد .
در قدیم، گوشت چرخ کرده ای که گرد بود را استیک همبرگر می نامیدند . وقتی این ماده غذایی را درون نان قرار می دادند، ساندویچ همبرگر اسم می گرفت . تا اوایل قرن بیستم، هر دوی اصطلاحات به کار رفته (استیک همبرگر و ساندویچ همبرگر) خلاصه گردیده و فقط خود نام همبرگر و یا حتی برگر به جای اسامی گذشته به کار گیری شد .
در بازه مبارزه جهانی اول، به استدلال احساسات ضد آلمانی در جهان نام همبرگر برای مدتی به استیک تغییر تحول یافت . شهرت این نوع ساندویچ به یاد مسائل سیاسی تا مدتی از در میان رفته بود، تا این‌که در میانه دهه 1920، رستوران های زنجیره ای نیوکاسل تاسیس شد و این رستوران ها گونه های مختلفی غذا های همبرگر مانند در انواع مختلف تنظیم می کردند .
همبرگر از هنگامی آوازه امروزی خود را به دست آورد که ری کروک، اولی رستوران مک دونالد را در میانه دهه 1950 تاسیس نمود .
تاریخچه همبرگر بسیار قضیه مشاجره و جدل قرار دارااست . در متن ها رومی های باستان، تعریف غذایی آمده که دوچندان به همبرگر مشابه است . در شهر هامبورگ، رایج بوده که گوشت تکه گردیده را باطن تنور قرار داده و کباب می کردند؛ هرچند آن خوراک طعم و مزه همبرگرهای امروزی که در تهیه آنها گوشت را مقدمه چرخ می نمایند نداشته هست . در هر حالا هنوز دقیقاً معین نیست که چه کسی برای اولین بار این غذا را تهیه و تنظیم نموده هست .
محتوای
همبرگر همبرگر معمولاً از گوشت گاو تهیه و تنظیم می شود . ولی اشکال چاشنی جات و مواد افزودنی دیگر هم به آن طولانی تر می کنند . امروزه تنوع این جنس فراوان بسیار شده میباشد و از گوشت های دیگری به غیر از گوشت گاو برای تهیه آن استفاده می نمایند . برای مثال، در تهیه کباب ترکی از گوشت چرخ شده بوقلمون استعمال می کنند . برای تنظیم مرغ برگر از مرغ چرخ گردیده به کارگیری می نمایند . بعضی انواع آن را با گوشت تصنعی که ظاهر و بافت گوشت را دارد تهیه و تنظیم می کنند . گاهی گونه های سبزیجات را با هم چرخ نموده و له می کنند؛ آن گاه قالب زده و به شکل همبرگر در می آورند که این گونه همبرگر، به خصوص برای گیاه خواران مناسب میباشد . نوعی ساندویچ هم وجود داراست که همبرگر به هم پا پنیر و پیاز، در میان دو برش نان تست قهوه ای قرار می گیرد . این ساندویچ را داخل بی داد می کرد می گذارند تا وقتی که پنیر آن کاملاً آب شود .
اشکال
متعدد همبرگر همبرگر
به گونه های مختلف عرضه می شود: در رستوران های آمریکا، همبرگر را همراه با سبزیجات گوناگون از پاراگراف کاهو، گوجه فرنگی، پیاز، انواع پنیر، معمولاً پنیر پرورده و گاهی ترشی مصرف می نمایند . پنیر چدار یا پنیر سوئیسی را هم روی همبرگر قرار می دهند که با حرارت، آب شود و یا به صورت خرد شده داخل گوشت همبرگر از آن به کار گیری می نمایند . معمولاً به ساندویچ های همبرگر که پنیر دارند چیزبرگر اطلاق می شود . همینطور گونه های سس ها را یاور با ساندویچ عرضه می کنند تا هر کس مطابق با ذائقه ی خویش و به میزان دلخواه از آنها به کارگیری کند . سس کچاپ، سس سالسا، سس مایونز و ادویه جاتی همچون فلفل، از پر اسم و رسم ترین این مواد افزودنی به اکانت می آیند . برای افزودن مواد متفاوت به ساندویچ همبرگر، از تخم مرغ نیمرو، پنیر فتا، قارچ صفحه شده، سس قارچ، سس تارتار و . . . هم استعمال می شود .
راه اندازي فست فود
بیشتر نمودن هر کدام از این مواد، گونه خاصی از همبرگر را تولید می کند . ولی مواد افزودنی به ذائقه ی مردمان نواحی متعدد بستگی دارااست . در جاهای مختلف، مواد افزودنی خاصی را به همبرگر اضافه می کنند . ساندویچی که در تهیه ی آن از دو عدد همبرگر به کار گیری شود، به دوبل برگر مشهور هست .
در انگلستان، گوشت همبرگر را با مواد افزودنی متعدد از جمله تخم مرغ، پیاز، نان خرد شده ادغام می نمایند و به همین دلیل، همبرگر مزه و بافت سوسیس را بدست می آورد .
همبرگرهای تهیه و تنظیم گردیده در استرالیا و زلاند نو، معمولاً شامل گوجه فرنگی، کاهو، پنیر، و گاهی دارنده چغندر، پیاز، تخم مرغ، آناناس و یا گوشت خوک می باشند و سس گوجه خارجی یا سس تنوری به مقدار فراوان اندک در آنان به عمل می رود .
در ژاپن، هیچ گاه همبرگر را در خانه تنظیم نمی کنند . مردمان ژاپن همبرگر را از رستوران ها یا ساندویچ فروشی ها تنظیم می نمایند و به آنچه که در منزل تهیه شود، کتلت می گویند . رستوران های زنجیره ای مک دونالد، در مرزوبوم ژاپن نیز شعبه دارااست . البته در پاره ای از رستوران های محلی، همبرگر عرضه می شود که اگر‌چه ساندویچ هایی که درست می کنند قدری تعجب آور بوده و به همبرگر شبیه نیستند، ولی غذای آن ها خوب میباشد و مردمان ژاپن از این رستوران های محلی استقبال می نمایند .
